بیانیه ها مهم مهم مهم مهم
*** در صورت فیلتر شدن آدرس وبلاگ به http://hangeazadi.blogspot.com/ و http://hange-sabz.blogspot.com/ مراجعه نمایید و برای اینکه در صورت فیلتر شدن به ما دسترسی داشته باشید در وبلاگ عضو شوید (در سمت چپ وبلاگ)
/\ \/ \/ /\ /\ /\ /\ /\ /\ /\/\\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/ /\/\/
/'/'//'/'/'/'/////////////////////////////////////////
بسیار مهم !!! شبکه لابی رژیم ایران و رهبری جنبش در آمریکا
نوار صوتی جلسه محرمانه بسیجی ها در مورد مکانیزم سرکوب مردم بسیار* مهم پخش کنید*
سرود جنبش ملی ما هستیم کلیک کنید
http://www.4shared.com/file/117550181/eca24429/jonbesh.html
-----------------------------------------------------
3 عامل مهم رژیم
برق
مخابرات
صدا و سیما
نحوه مبارزات به شرح زیر می با شد.
*****راهکارهای اقتصادی برای مبارزه با دولت کودتا (۲)- بیرون کشیدن پول از بانکها، نخریدن اوراق مشارکت، نوشتن بروی پولها *****
1-sms تحریم
2-کالاهای تبلیغاتی صداوسیما تحریم
3- پرداخت قبوض موبایل تحریم
4-هرشب بانگ الله اکبر ساعت 10
5-هر شب ساعت 9 شب مصرف برق را به اوچ برسانید به مدت 30 دقیقه
*** کالاهای که باید تحریم کنیم و نخریم این کالاها تامین مالی صدا و سیما هسنتد***
1-شامپو صدرصحت ******10-شوینده های اتک
2-موسسه قلم چی****** 11-دمپایی نیکتا
3-چی توز****** 12-کولرگازی سامسونگ
4-تبرک ******13-تخم مرغ تلاونگ
5-مزمز ******14-قالی شویی ایران مهر
6-لینا****** 15-دستمال گلریز
7-لوازم نقاشی سنا****** 16-دستگاه ورزشی پورتن
8-قالی شویی گل ابریشم 17******-محصولات غذایی وارنا
9-لوازم خانگی الکترواستیل****** 18-پوشاک ماکسیم
19-قند و شکر لادن
*****************************************
معتبرترین رسانه ها
*****************************************
خبررسانی مردمی هر ایرانی یک خبرگزاری- دکتر علیرضا نوری زاده - دکترمحسن سازگارا-شهرام همایون (جنبش ملی ما هستیم channelonetv.com) - قائم مقامی (epersianradio.com)
*****************************************
______________________________
رسانه هایی که به نفع منافع خود کار می کنند
*****************************************
bbc-Voa- تلوزیون پارس و شخص آقای شجره -
*****************************************
۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه
داستان استعفا و دستگیری قهرمان نامی ورزشهای جانبازان در تظاهرات به حمایت از مردم
بازداشت و احضار تعدادی از روستائیان پیرانشهر توسط نیروهای امنیتی رژیم
ارسال ، شهریار ایازی
بر اساس اخبار رسیده نیروهای انتظامی و امنیتی رژیم به بهانه های واهی چند روزی است به روستاهای تابع شهر پیرانشهر یورش برده و تعدادی از جوانان را بازداشت نموده اند.خبرها حاکی است ماموران امنیتی رژیم در پی حضور در روستاهای "کویر" و "ترکش" ضمن ایجاد مزاحمت و بازرسی منازل روستائیان تعدادی از جوانان را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل نمودند. گفته می شود تعدادی از روستائیان نیز به مراکز و پایگاه های بسیج احضار و مورد بازجویی قرار گرفته اند.
بازداشت عضو مدرسین حوزه علمیه قم در بهشت زهرا
حجه الاسلام دکتر سلیمانی از روحانیون اصلاح طلب عصر روز پنج شنبه بازداشت شد.حجه الاسلام دکتر سلیمانی از اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم است.اخبار تکمیلی حاکی است دکتر سلیمانی به همراه ایت الله موسوی تبریزی بر مزار شهدای حوادث پس از انتخابات در بهشت زهرای تهران حضور یافته بوده است که توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
دانشجوی شکنجه شده بر اثر ایست قلبی درگذشت
هویت یک جان باخته دیگر:مصطفی کیارستمی 22 ساله
نام و مشخصات یک شهید دیگر جنبش سبز مردم ایران مشخص شد. شهید مصطفی کیارستمی که گناهی جز شرکت در اولین نمازجمعه سبز تهران نداشت، در حاشیه نمازجمعه با ضربهی باتوم به سرش مصدوم شده و چند ساعت بعد به شهادت رسیده است.مصطفی کیارستمی، متاهل و 22 ساله، در نمازجمعه 26 تیر ماه گذشته که به امامت هاشمی رفسنجانی برگزار شد، در مقابل دانشگاه تهران توسط نیروهای بسیجی و لباس شخصی مضروب میشود. نیروهای سرکوبگر دولت کودتا با باتوم به شدت بر سر این جوان برومند میکوبند، به نحوی که وی دیگر قادر به برگشت به منزل نبوده است. در نتیجه به ناچار با مادرش تماس میگیرد و تلفنی از وی درخواست کمک میکند.گزارش رسیده به «موج سبز آزادی» حاکی است پس از آنکه مادر مصطفی او را به خانه باز میگرداند، متوجه وخامت حال وی میشود و پسرش را به بیمارستان کسری تهران منتقل میکند. اما این جوان بیگناه به علت خونریزی مغزی ناشی از اصابت باتوم، همان شب فوت میکند؛ اما علت مرگ او، سکتهی مغزی اعلام میشود.پیکر این جوان شهید، روز شنبه بعد در گورستان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد و بدین ترتیب این جوان ناکام که تنها 22 سال داشته و به تازگی نامزد کرده بود، قربانی وحشیگری ماموران میشود؛ وحشیگریای که سردار احمدی مقدم نامش را «زیادهروی» میگذارد.گزارش رسیده به «موج سبز آزادی» حاکی است مادر این جوان شهید که از این اتفاق ناگوار بهت زده شده بود، تاکنون از افشای علت مرگ جوان 22 ساله و رشید خود بیمناک بود و هنوز هم از شوک ناشی از مرگ فرزندش بیرون نیامده است.
دولت ترکیه پول های دزدی شده مردم ایران را به خزانه ى خويش واريز كرده است
بسیار مهم !!! شبکه لابی رژیم ایران و رهبری جنبش در آمریکا -زنده باد شهرام همایون
نوشته: حسن داعی
روز شنبه 25 جولای، هزاران نفر در دهها شهر جهان برای همدردی با مردم ایران گرد هم آمدند. اما آنچه در آمریکا گذشت و تلاشی که از سوی لابی رژیم ملایان برای کنترل و هدایت این جنبش انجام گرفت، یکی از برگ های سیاه مبارزات ایرانیان در خارج از کشور است. در آغاز از خوانندگان درخواست میکنم که به این ویدئوی کوتاه نگاه کنید.
ایران:گزارشی از ساری
گردهمایی با شکوه عده ی زیادی از دختران ، پسران و شیرزنان ساروی در پارک شهراز ساعت تقریباً 6:30 جمعیتی نزدیک به چند صد نفر در یکی از پر رفت آمدترین مناطق شهر ساری پارک شهر (شهرداری) گرد امدند و با در دست گرفتن شمع و خواندن فاتحه یاد ندا و سایر شهدای راه آزادی را گرامی داشتند گفتنی است که نیروی انتظامی جمعیت را پس آنکه هر لحظه به تعدادشان افزوده می شد متفرق کرد.
بند 209 اوین از زبان یک زندانی
فرمانده سپاه اعتراف کرد که کشتار و سرکوب مردم به فرمان شخص خامنه ای است
فیلم،صحبتهای مادر و برادر سهراب در بهشت ندا (زهرا)
سنای آمریکا واردات بنزین ایران را هدف گرفت
گزارش تضاهرات 8-امرداد از شهر های مختلف ایران
۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه
گزارش خوانندگان؛ حکومت نظامی و شلیک تیر هوایی در بیرجند
انتقال حجاریان به یک"منزل سازمانی"/در وزارت کشور بازداشتگاه وجود ندارد!
گزارش از ایران:ما تا صبح تو خیابان میمانیم.تا مرگ رژیم را جشن بگیریم
گزارش هایی از اهواز ، اصفهان و رشت
گزارش دریافتی :
در گیری هایی از اهواز و اصفهانحمله به تظاهر کنندگان در اهواز و دستگری حداقل 30 نفرalfi-iran.blogspot : اخبار رسیده از اهواز به نقل از شاهد های عینی : در یکی از پر تعدادتزین تجمعات در اهواز که به مناسبت یادبود چهلمین روز شهدای اعتراضات که در منطقه کیانپارس برگزار شد نیروهای بسیج و پلیس ضد شورش با حمله به تظاهر کنندگان تعداد زیادی را مورد ضرب و شتم قرار دادند .خبرهای رسیده از شاهدهای عینی حاکی از دستگیری و بازداشت بیش از سی نفر از معترضین حکایت دارد . در حال حاضر نیروهای امنیتی در سطح وسیعی از شهر اهواز مستقر میباشند.در اصفهان در میدان انقلاب و حوالی 33 پل حدود 5 تا شش هزار نفر از مردم با در دست داشتن نشانه های سبز رنگ تجمع کرده بودند.در آسمان تهران در چند نقطه دود غلیظ مشاهده می گردد.شلیک تیر هوایی در اطراف مصلی تهران. خاطرمان باشد که صدای همین تیرها را می شنیدیم و کشته ها در روزهای بعد معرفی شدند.به وحشیانه ترین شکل ممکن مردم را در خیابان عباس آباد با باتوم و چوب کتک زدند.===============مراسم امروز در شهر رشتامروز ساعت 6.30 پارک شهر،رشت،صحنه برگزاری مراسم چهلم بود.مردم رشت همگام با هم،با در دست داشتن شمع و عکس ندا و سهراب دور تا دور پارک در سکوت کامل،با علامت v قدم زدند.زمانی که ماشین پلیس وارد جمعیت شد،مردم یکصدا فریاد زدند نترسید نترسید ما همه با هم هستیم.نیروهای پلیس با جمعیت کاری نداشتند تنها می گفتند متفرق شوید. و مردم همچنان به راهپیمایی خود ادامه دادند.ولی نیروهای لباس شخصی با موتور وارد جمعیت شدند و مردم را کتک زدند.مردم نیز با پرتاب سنگ و هو کردن از آنان پذیرایی نمودند.
درگیری یگان ویژه با مردم حاضر در پارک ملت مشهد
گزارش تظاهرات امروز در شیراز-درود بر شیرازی ها(لینک تزیینی)
نامه یک فرمانده سابق سپاه به حسین علایی: نیروهای دلسوز کنار رفته و با آدمهای فرصتطلب جایگزین شدهاند
جمعیت در خیابان وزرا یک دستگاه موتور نیروهای انتظامی را به آتش کشیده اند
خبر از بچه های ازادی
خبر تایید شده توسط بچه هنگ آزادی
آیت الله منتظری: تعطیلی کهریزک «اغفال» مردم است
تهيه دسته های گل با روبان سياه در تهران، تهران یکپارچه سیاهپوش
همكاری و هم پيمانی خائنانه و فريبكارانه ميان دولت آمريكا و رژيم اسلامی
تصویب کمک 280 میلیون دلاری رژیم اشغالگر به دولت «مورالس»
زنده ماندن امیر یک معجزه است
معصومه ابتکار:چند روز پیش به عیادت امیر رفتم. امیر یکی دیگر از جوانانی است که در 25 خرداد در پایان راهپیمایی عظیم و آرام معترضان به نتایج انتخابات اخیر صدمه دیده است. او حتی در این تظاهرات حضور نداشته و در بازگشت از فرودگاه مهرآباد و در مسیر خانه مورد حمله قرار می گیرد.امیر جوانی با ایمان از خانواده ای متدین است. پدرش از مبارزین پیش از انقلاب بوده و شاید نیمی از ثروتش را به انحاء مختلف مصروف جبهه های دفاع مقدس کرده است. امیر می گفت: به میدان آزادی که رسیدم حدود ساعت 8 شب بود. همانطور که به تنهایی داشتم از گوشه ای حرکت می کردم تعداد زیادی از افراد باتوم به دست و کلاه به سر را دیدم که به سویم می آیند، اما با خود فکر کردم به من که کاری ندارند و آرام از گوشه ای به راهم ادامه دادم که ...امیر حالا حدود 40 روز است که بر روی یک تخت در حالی که از گردن به پایین فلج است، خوابیده و شرایط تلخی را می گذراند. می گفت: دهها ضربه باتوم خوردم و در حالی که هیچ دفاعی نداشتم ناگهان تیری به صورتم اصابت کرد و بعد هم دو گلوله خلاص به سرم ...زنده ماندن امیر یک معجزه است. گلوله ای در کنار چانه او شلیک شده که پس از عبور از کنار فک در نزدیکی نخاغ ایستاده است و دو گلوله ای که به سرش زده اند، پوست را صدمه زده و مغزش آسیبی ندیده است.امیر با صدایی آرام در حالیکه از اکسیژن استفاده می کرد و جملاتش را مقطع به زبان می آورد، می گفت: حتما خداوند حکمتی داشته که این اتفاق برایم رخ داد. من راضیم به رضای او ...چشمم به صورت پدر پیرش افتاد که با عشق و اشک او را نگاه می کرد.================جراحت های علیمعصومه ابتکار :چند روز پیش به اتفاق تعدادی از اساتید دانشگاهها به دیدن علی رفتیم.علی یکی از مجروحان تظاهرات آرام روز ٢۵ خرداد در اعتراض به نتایج انتخابات دهم است. تظاهراتی که مردم در آن بلوغ و عظمت ملت ایران را با سکوت خویش به نمایش گذاشتند. اما در کمال ناباوری مشاهده کردیم که راهپیمایی به تیراندازی به مردم بی دفاع که جز نشانه های سبز و علامت پیروزی چیزی در دست نداشتند، ختم شد. علی تعریف می کرد که آن روز در پایان راهپیمایی وقتی به ابتدای خیابان محمد علی جناح می رسد می بیند که مردم پیکر جوانانی غرق به خون را روی دست دارند و سعی می کنند آنها را به محل امن منتقل کنند. ظاهرا از سمت یکی از مقرهای نظامی به آنها تیراندازی شده و از طرف دیگر یگان ویژه هم وارد معرکه شده بود. درست در همین احوال، ناگهان علی احساس می کند ضربه شدیدی به کنار شقیقه اش وارد شد و بعد در حالی که به زمین می افتاده، گلوله ای به گلویش اصابت می کند.از باقی ماجرا، لحظاتی را مثل دختری که او هم مجروح شده بود، ماشینی که آنها را بر آن سوار می کنند و به آمبولانس می رسانند و پرستار آمبولانس را به یاد دارد که شماره تلفن مادرش را گرفت و بعد دیگر هیچ ...باقی داستان را مادرش تعریف می کرد و می گفت: من هم به راهپیمایی رفته بودم، اما زودتر برگشتم تا شام بچه ها را آماده کنم. نماز مغرب را که خواندم دیدم موبایلم زنگ می زند. صدای کسی بود که می گفت پسرتان دستش شکسته، به بیمارستان بیایید.نفهمیدم چگونه چادر را به سرم انداختم و خود را به بیمارستان رساندم. تعداد زیادی از مجروحین سرپایی بودند. به دنبال پسرم که گشتم گفنتد پسر شما سرپایی نیست، بروید او را بین مجروحین بد حال پیدا کنید. تعدادی جوان، خون آلود و بیهوش بر روی زمین بودند. علی را در میان آنها یافتم. او تکان نمی خورد و در نگاه اول اثری از حیات نداشت. پرستاری که به دنبالم آمده بود وضعیت علی را بررسی کرد و گفت: پسرت هنوز زنده است ...خوشبختانه کادر پزشکی و پرستاران باوجدان و عزیز آن بیمارستان به سرعت علی را به اتاق عمل رساندند و او را از مرگ نجات دادند. مادر علی با بعض می گفت: نمی دانید چه کشیده ام. در این مدت صدها بار تک تک سلول های بدنم از هم جدا شد و دوباره به یکدیگر پیوند خورد. مادر علی روزه بود و بعضش را به سختی در گلو فرو می برد. او را که یک دانشگاهی است چند سالیست به تدین می شناسم. عموی علی از شهدای جنگ و پدرش که اکنون یک محقق و نویسنده است با سابقه رزمندگی جزو جانبازان انقلاب به شمار می آید. برای عیادت علی به خانه ساده و معمولی آنها رفته بودم. آنها کسانی از جنس مردم معتقد به انقلاب و نظام بوده و هستند. چگونه می شود به آنها نسبت انقلابیون مخملی داد؟ اینها خود مدعی انقلابند، ولی متاسفانه در مقابلشان کسانی قرار دارند که نه سنشان و نه تجاربشان با داعیه داری انقلاب تناسبی ندارد. پدر علی از مبارزین پیش از انقلاب نیز بوده است. علی سلامتی کامل را به دست نیاورده و تحت مداواست. پزشکان می گویند ممکن است جراحت های او به طور کامل درمان نشود. وقتی با علی خداحافظی می کردم یاد شعر اقبال افتادم که می گفت: ای جوانان وطن جان من و جان شما ...ابتکار سبز
عکس جان باخته علیرضا افتخاری
پیام شاهزاده رضا پهلوی در مورد شرایط مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف
هم میهنان عزیزمبنظر می رسد گروهی از مسئولین عراقی با پشتیبانی رژیم جمهوری اسلامی، عملیاتی را برعلیه اردوگاه اشرف انجام داده اند که در این برخورد بین نیروهای عراقی و ساکنین اردوگاه، تعدادی از ایرانیان کشته و بسیاری نیز زخمی شده اند.در این موقعیت ما باید به مسئولین عراقی یادآور شویم که هیچ انسانی را نمی توان به خاطر عقاید سیاسی و تعلقات مذهبی اش از حق انسانی و حمایت قانونی محروم کرد. مهم تر از همـه، هیچ پناهنده ای را نمی توان به کشور اصلی اش مسترد کرد اگر استردادش، وی را معرض شکنجه، رفتار بی رحمانه، و مجازات های غیرقانونی و غیرانسانی قرار دهد و یا سرنوشتش را دادگاه هایی تعیین کنند که تابع مقررات بین المللی ناظر بر حقوق بشر و آئین دادرسی کیفری پذیرفته شده در جامعۀ بین المللی نباشند.هم میهنانم،با توجه به کارنامۀ سیاه سی سالۀ رژیم جمهوری اسلامی در نقض و تجاوز مستمر به حقوق بشر، و به ویژه با توجه به رفتار وحشیانه و هولناک آن نسبت به شهروندان بی گناه ایران در رویدادهای اخیر، تردید نمی توان کرد که سرنوشت مجاهدین بازگردانده شده به ایران نیز کم از سرنوشت دیگر مخالفان رژیم نخواهد بود. با توجه به این واقعیات و چنین ملاحظات است که انتظار دارم که دولت عراق اجازه ندهد اعضای مجاهدین ساکن اردوگاه اشرف ناخواسته به رژیم جمهوری اسلامی تحویل داده شوند.رضا پهلوی۷ امرداد ماه ۱۳۸۸
وطن پرست و همرزم من در جنگ !!!
جانباز متعهد و انقلابی، "اکبر گائینی" ساکن شهر مقدس قم، به دلیل بی توجهی و عدم رسیدگی موثر مسئولین بنیاد جانبازان این شهر، به ستوه آمده و اقدام به خودسوزی کرد.تابناک: یکی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس امروز چهارشنبه در مقابل چشمان مسئولین بنیاد جانبازان قم اقدام به خودسوزی کرد.جانباز متعهد و انقلابی، "اکبر گائینی" ساکن شهر مقدس قم، به دلیل بی توجهی و عدم رسیدگی موثر مسئولین بنیاد جانبازان این شهر، به ستوه آمده و اقدام به خودسوزی کرد.بنابر این گزارش مهدی گائینی برادر بزرگتر وی در گفت و گو با خبرنگار ما ضمن اعلام خبر فوق گفت: وی طی سالهای پس از جنگ با اعتقاد به اینکه حضورش در جبهه ها معامله با خدا بوده، هیچ گاه پیگیر مسائل جانبازی خود نبوده و با وجود موج گرفتگی شدید و سوختگی قسمتهایی از بدنش، تا زمانی که توانایی کار کردن داشته اقدام به گرفتن درصد جانبازی خود نکرده بود.وی افزود: برادرم از چندی پیش و به دلیل از کار افتادگی و فشار ناشی از بیکاری و مشکلات اقتصادی، پیگیر گرفتن درصد جانبازی خود شده بود که به دلیل ضعفهای قانونی و نیز بی توجهی مسئولین مربوطه، کار وی انجام نشده و با وجود کامل بودن پرونده پزشکی او، مسئولین بنیاد از حل مشکل او سر باز زده اند.وی همچنین افزود: او پس از این همه رفت و آمدها و با توجه به ضعف شدید عصبی ـ ناشی از موج گرفتگی در زمان جنگ ـ نهایتا امروز در مقابل چشمان مسئولین بنیاد جانبازان قم و در جوار کریمه اهل بیت(س) اقدام به خودسوزی کرد. بنابر این گزارش وی که صاحب زن و دو فرزند است، هم اکنون بر اثر شدت جراحات وارده در بخش مراقبتهای ویژه ـ CCU ـ بیمارستان نکویی قم بستری است.وی در پایان خطاب به مسئولین گفت: چرا این اتفاق باید بیفتد، اینها که شما به واسطه وجود نازنين شان در رأس حكومت نشسته ايد باید به كجا پناه برند؟ اگر باور داريد به فريادشان برسيد.
گزارشی از کشته شدن جوانی دیگر، امیر حسین طوفان پور
گزارشی از کشته شدن جوانی دیگر، امیر حسین طوفان پور |
کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران: امیر حسین طوفان پور، متولد 1356 ، دارای یک دختر هفت ساله روز دوشنبه بیست و پنج خرداد (25/3/88) همراه با برادر دیگرش به حوالی میدان آزادی بودند. حدود ساعت بیست و سی دقیقه شب به بعد با دیدن درگیری و شلوغی در بخشی از خیابان از برادر که سوار بر موتور بود جدا می شود. تا نزدیک تجمع شود و خبری به دست بیاورد، ولی دیگر برنمی گردد. برادر که نزدیک صحنه بود با دیدن تیراندازی با موتور دور می شود و در جای دیگری منتظر می ماند ولی از امیر حسین خبری نمی شود. به خانه می آید و به همراهش زنگ می زند؛ جوابی نمی شنود تا اواخر شب که فرد ناشناسی به منزل مادرش زنگ می زند و به مادر منتظر او می گوید که دست امیر حسین تیر خورده و او را به بیمارستان حضرت رسول برده اند. مادر و دیگر نزدیکان آن شب و روزهای دیگر بیمارستان ها را به دنبال او می گردند و خبری به دست نمی آورند . روز جمعه بیست و نه خرداد (29/3/88) با ناامیدی به پزشک قانونی در کهریزک مراجعه می کنند و عکس او را در کامپیوتر کشته ها می بینند و با دیدن جنازه تلاش شان بی ثمر پایان می گیرد. ابتدا برای دادن جنازه دادگاه انقلاب زمزمه هایی از گرفتن حق تیر از ده میلیون تا پنچ میلیون می کنند که تلاش های مادرش ظاهرا ثابت می کند که او فردی کاملا عادی و غیر سیاسی بوده و دادن تاوان را منتفی می کنند. البته با این تعهد که هیچ گونه مراسمی در منزل یا مسجد برگزار نشود؛ جنازه تحویل خانواده داده می شود . جراحات جنازه شامل : تیرخوردگی ساق دست ، پهلو وکمر و نیز آثار کبودی در پشت گردن و زخمی عمیق در پشت سر بوده که داخل آن را با پنبه پرکرده بودند.و شکستگی کامل بازویی که تیرخورده بوده است. روی صورت هم بینی به نظر شکسته می نمائید. امیر حسین روز یکشنبه (31/3/88) در قطعه 233 بهشت زهرا ردیف 152 شماره 34 به خاک سپرده شد و مراجع قضایی به خانواده به ویژه مادرش قول دادند که به جرایم قاتل یا قاتلین رسیدگی می کنند. و آن ها فقط از طریق قانون پیگیر ماجرا باشند که حتی شاید دیه هم به او تعلق بگیرد. |
بابک داد - آواره در وطن
هالوکاست اسلامی در ايران! قبل از امحای آثار جنايت ها، برای سران کودتا کيفرخواست بين المللی بدهيم! بابک داد
قبل نوشت: برای دوستانی که نمی دانند هربار توضيح مختصری می دهم تا دليل آزادی صدا و قلم مرا که هنوز در ايرانم، به حساب سعه صدر(!) نظام نگذارند و دچار خطا نشوند. اين نظام و کودتاچيان خونريز، تحمل هيچ صدايی را ندارند و پيشاپيش همه صداها را خاموش و دربند کرده اند. من و خانواده ام از ۲۳ خرداد تا امروز، خانه به دوشيم تا بتوانم بدون خطری برای خانواده ام، در جنبش آگاهی بخشی و حقيقت گويی سهم خود را ادا کنيم. چهلمين روز آوارگی در وطن را در وبلاگم شرح داده ام. ساير يادداشتهای اين آوارگی برای بيان حقيقت و گريز از دست مأموران نايب امام زمان(!) را در وبلاگم با تيتر «تخته پاره بر موج» نوشته ام. پس آزادی اين قلم و صدا را به حساب صبوری رژيمی نگذاريد که به کمترين اعتراضات، با گلوله پاسخ گفته و دستش به خون عزيزان ما آلوده است.
نظام تحت رهبری آقای خامنه ای، همواره می کوشيد با علم کردن نقض حقوق بشر زندانيان «گوانتانامو» و«ابوغريب» و خشونت سربازان اسرائيلی، خود را پرچمدار عدالت و «نماد رأفت اسلامی» معرفی کند و چنين تظاهر و تبليغ می کرد که زندانهايش «سوئيت مجهز» دارند و چنان با زندانيان به ملاطفت رفتار می شود که آنان به سرعت از مواضع سياسی و اعتقادی خود بر می گردند و توبه می کنند و داوطلبانه در اعترافات تلويزيونی شرکت می نمايند!
سالها از تظاهر نظام به اين ژست دروغين گذشت و چهره خونريز نظام گهگاه ظهور و بروزی می کرد و باز با بمباران تبليغاتی مقامات، چهره حقيقت مخفی می گشت. صدای اعتراض برخی آزادشدگان از بدرفتاريهای ماموران قضايی و زندانبانان، فقط هنگامی شنيده می شد که يا جسدشان تحويل خانواده ها می شد و يا بعد از آزادی يا مرخصی از زندان، به مهاجرت از وطن ناگزير می شدند و در دنيای آزاد می توانستند از سفاکی قضات و بازجويان و ماموران زندان پرده بردارند. اما غالبا" اسناد و مدارک آزارها و شکنجه ها توسط مسئولان امحاء و پاکسازی می شد و اثبات حقوقی شکنجه ها چندان آسان نبود.
اينک به برکت (!) کودتای ننگين اخير، تمامی چهره واقعی اين نظام غيرمشروع و حکومت جائر و ظالم «يکجا» از پرده بيرون افتاده و حاکمان به طور کامل رسوا شده اند و پوشالی بودن داعيه مشروعيت مردمی و ادعای اسلاميت و عدالت و... را يکجا نشان داده اند. به برکت اين کودتا، تمام جهانيان ديدند رفتار مأموران در «ام القرای اسلام!» با مردم معترض و تجمعات آرام، چقدر وحشيانه تر از رفتار سربازان صهيونيست با شهروندان فلسطينی بود. دنائت و خونريزی مأموران و بسيجيان و پليس ايران، چنان «واقعيت ظلم نظام» را آشکار کرد که ديگر هر شعار مقامات نظام برای دفاع از حقوق ملتهای مظلوم،فقط آنان را بی آبروتر از آنچه هستند، می سازد. اينک با افشای جنايات در کمپ مخوف کهريزک و زندان ۶۶ سپاه و افشای انواع جنايات ضدبشری نيروهای تحت امر آقای خامنه ای و وجود دهها قربانی «شکنجه های کثيف» در زندانها، مقامات نظام جمهوری اسلامی نمی توانند داعيه های نخ نمای عدالت و رأفت و عطوفت اسلامی را تکرار کنند و نزد تمام مردم ايران و جهان رسوا و بی حيثيت شده اند. اين از برکات اين کودتا بود که به يکباره، تمام اسناد و مدارک جنايات نظام ولايی را «رو» کرد. تا آن اندازه که کمپ کهريزک را به اردوگاه آشويتس تبديل نمودند و يک «هالوکاست اسلامی» بدست آقای خامنه ای و کودتاچيان رقم خورد که «ابعاد واقعی» جنايات در آن، حتی با دستور نمايشی تعطيلی آن، مخفی نخواهد ماند!
ايرانيان مهاجر و هموطنان عزيز! در اين شرايط لازم است قبل از امحاء اسناد و مدارک اين هالوکاست فجيع، هرچه زودتر يک «دادخواست ملی» از سوی آحاد ملت ايران برای تعقيب و محاکمه و مجازات تمامی مسببان و آمران و عاملان اين جنايات کثيف، تهيه و به دادگاههای بين الملی تسليم کنيم. ايرانيان با تمام زخمی که بر بدن دارند، اما با تمام وجود به جهانيان نشان می دهند به جای هر اقدام تلافی جويانه ای، خواهان «اعمال قانون» در مورد مقامات ظالم و تمامی مسببان و عاملان اين هالوکاست اسلامی هستند. کسانی که به هيچ اصل قانونی در مورد زندانيان بيگناه پايبند نبوده و نيستند و وحشی گری و سبعيتشان چنان است که روی هالوکاست اردوگاه آشويتس بدست هيتلر را سفيد کردند و گستردگی جنايات، حتی «آمران اصلی جنايات» يعنی آقای خامنه ای و احمدی نژاد را هم به «واکنشی نمايشی» مجبور ساخت. رهبر بعد از پنجاه روز جنايت در کمپ کهريزک، در اقدامی نمايشی دستور تعطيلی آن را صادر کرد و رئيس جمهور منصوب او، از دستگاه قضائی خواسته است «طعم گوارای محبت دينی» را به زندانيان بچشانند! و لابد از ديدگاه رئيس جمهوری که روابطش با «رحيم مشائی» سوء ظن رسانه های جهانی مانند تايم را برانگيخته و همگان را به داشتن روابط خاص(!) ميان آنها مشکوک کرده، آن طعم گوارا(!) يعنی «لواط و تجاوز» به پسران و دختران زندانی توسط مزدوران لبنانی و قلدر عرب! و اختفای آثار انواع آزارها و تعرضها بر جسم و جان نازنين فرزندان ملت! «طعم گوارای محبت دينی» لابد يعنی سوزاندن اجساد، امحاء و دستکاری گزارش پزشکی قانونی و دفن شبانه اجساد قربانيان! يعنی تهديد عزداران بر سکوت و خفقان!
لازم است با جديت و سرعت، کار شکايت ملی از مسببان، آمران،عاملان، قضات و کليه همدستان اين «نسل کشی وحشيانه» انجام شود تا احمدی نژاد و سران دولت و مقامات حکومت کودتا، به محض خروج از کشور، با حکم قضائی بين المللی دستگير و در محاکم بين المللی محاکمه شوند. توسل به اين اقدام قانونی، وجه ديگری از شعور و حقانيت و مدنيت ملت ما را به جهانيان اثبات خواهد کرد، اما مراقب باشيم با مديريت زمان، فرصت «امحای آثار جرم» را به جانيان اين هالوکاست اسلامی ندهيم.
خروج میلیاردها دلار پول و طلا از ایران به ترکیه
۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه
قضاوت کنید -مردم چراق قوه هایتان را روشن کنید.
آیا ما خط سبز مذهبی سیاسی موسوی می خواهیم؟؟؟؟؟
شبکه VOA در حال توطعه عظیم در مقابل جنبش مردم می باشد.
مراقب صحبتهای همع باید باشیم از سازگازا تا نوریزاده و.....
نقص فنی هواپیمای ایران ایر مسیر تهران یزد در هنگام تیک آف
نقص فنی هواپیمای ایران ایر مسیر تهران یزد در هنگام تیک آف
درگیری مردم یاسوج با مزدوران حکومتی ودستگیری دو دختر دانشجو
سعید حجاریان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
امیدواریم این اتفاق رخ ندهد ،به امید آزادی برای ایرانی آزاد
رامین رمضانی (کشته شدگان 30 خرداد)
رامین رمضانی یکی از کشته شدگان شنبه خونین
هیچ وبلاگی ، هیچ جایی نه اسمشو دیدم نه شنیدم ، ناراحت کنندست. رامین رمضانی سرباز وظیفه بود و 2 روز قبل از 30 خرداد(شنبه خونین) مرخصی گرفته بود و روز شنبه همراه با مردم در اعتزاضات شرکت کرد.روز شنبه او روی دیواری بود که ناگهان بر اثر شلیک گلوله از قرارگاه بسیج میدان آزادی از بالای دیوار به زمین می افتد و دستش براثر سقوط از دیوار می شکند.او بر اثر اصابت سه گلوله به پهلویش جان به جان آفرین تسلیم می کند. رامین پسر شجاعی بود به گفته یکی از دوستانش چند سال پیش با نیروهای بسیجی درگیر شده بودم و تنها کسی که به کمکم آمد رامین بود. لطفا کمکم کنید نام این شهید مظلوم را هم در لیست کسانی که در راه آزادی شهید شدند بگذاریم. رامین ساکن خیابان پیروزی بود.
به امید پیروز و احقاق حق تمام بجه های مظلومی که شهید یا دستگیر یا شکنجه شدند. V
اطلاعیه محسن مخملباف و دکتر محسن سازگارا درباره مراسم پنجشنبه چهلم شهدا
۱۳۸۸ مرداد ۶, سهشنبه
ضرب و شتم وحشیانه بهروز جاوید تهرانی در زندان
بنابه گزارشات رسیده از بند 1 زندان گوهردشت کرج،زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی صبح امروز ساعاتی قبل ازبازدید افراد کمسیون امنیت با ضرب وشتم وحشیانه که منجر به خونریزی شدید قسمتی از بدن او شده بود همراه بود . و او را برای ساعاتی به سلولهای انفرادی بند 5 منتقل کردند.
صبح امروز دوشنبه 5 مرداد ماه زندانیان بطور غیر مسقیم از حضور جمعی از اعضای کمیسیون امنیت مطلع شدند .افراد این کمیسیون که به بند 1 زندان گوهردشت برای بازدید مراجعه کرده بودند. قبل از آمدن به این بند علی حاج کاظم رئیس زندان و خادم مسئول این شکنجه گاه قصد انتقال زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی به سلولهای انفرادی بند 5 را داشتند. هنگامی که آقای بهروز جاوید طهرانی علت انتقال را جویا شد. علی حاج کاظم و خادم همراه با پاسداربندها با باتون برقی به سوی او حمله ور شدند و او را برای چندمین بار آماج باتونها خود قرار دادند .شاهدان این ضرب وشتم می گویند که بدن آقای جاوید طهرانی در حالی که خون آلود بود به سلولهای انفرادی بند 5 منتقل کردند . آنها او را تا بعد از بازدید این افراد در آنجا نگه داشتند و سپس مجددا به بند 1 منتقل کردند.
همچنین روز شنبه 3 مرداد ماه بر اثر فشارهای بین المللی ناچار به دادن ملاقات کابینی کوتاهی به خانوادۀ آقای جاوید طهرانی شدند. خانواده زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی هنگامی که بهروز را از پشت کابین ملاقات دیدند بهت زده شدند از شکنجه هایی سبعانه که علیه او بکار برده شده بود. دستها و پاهای او در اثر شکنجه های وحشیانه سیاه شده بود ،کتف سمت راستش در رفته بود، کلیه های او در اثر شکنجه های طاقت فرسا بشدت آسیب دیده است و خون ادرا می کند، زانوهای او در اثر ضربات باتون متورم و به سختی قادر به راه رفتن است.و به لحاظ جسمی بشدت ضعیف شده بود.
خادم رئیس شکنجه گاه بند 1 آقای جاوید طهرانی را به دفتر خود فرا می خواند و در یک طرح رذیلانه با نصب دوربین مخفی بدون اینکه آقای جاوید طهرانی متوجه شود از او می پرسد: آیا من ترا شکنجه کردها م ؟ و سئوالهای دیگر و از این طریق سعی در گرفتن اعترافات تلویزیونی می کند. به اعتقاد آقای جاوید طهرانی بازجویان وزارت اطلاعات و خادم در حال اجرای طرح حذف فیزیکی اش هستند.در حال حاضر سوژه اصلی برای حذف فیزیکی وی می باشد.
زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی بخاطر شکنجه های جسمی وروحی که در بند 1 معروف بند آخر خطی ها علیه وی روا داشته شده بودو او را به سوی مرگ تدریجی سوق می داد. از روز سه شنبه 23 تیرماه اقدام به اعتصاب غذا نمود و او همچنان در اعتصاب غذا بسر می برد.
کسانی که در شکنجه و اذیت و آزار او نقش دارند و او را به سوی مرگ تدریجی سوق میدهند عبارتند از علی حاج کاظم رئیس زندان که بدستور وی به این شکنجه گاه منتقل شده است،علی محمدی معاون زندان ، کرمانی و نبی الله فرج نژاد رئیس و معاون حفاظت و اطلاعات زندان،خادم رئیس بند 1 زندان همراه با تعدادی از پاسداربندها صورت می گیرد. علی محمدی معاون اجرائی زندان گوهردشت کرج خطاب به آقای بهروز جاوید طهرانی گفته است: که در این شرایط از شر تو هم راحت خواهیم شد.
بازجویان وزارت اطلاعات بخصوص سعید شیخان و نفرات فوق الذکر قصد حذف فیزیکی این زندانی سیاسی را دارند و این موضوع را هم کتمان نکرده اند و بارها به بهروز گفته اند. پس از قتل زنده یادان امیر حسین ساران، ولی الله فیض مهدوی، عبدالرضا رجبی؛ بهروز جاوید طهرانی سوژه بعدی آنها است جان او در معر ض خطر جدی است.
افراد کمیسیون امنیت همچنین برای بازدید به بند 6 زندان گوهردشت رفته بودند. آنها از سالن 17 که در طبقۀ اول می باشد وارد شدند. در آن زمان که حوالی ساعت 09:30 تمامی زندانیان بی دفاع را به محوطه ای بردند که در زیر آفتاب شدید و گرمای زیاد قرار داشتند تعدادی از آنها دچار گرما زدگی شده بودند و به نظر می آید حضور، افراد چنین کمسیونهایی که با تبلیغات گسترده همراه بود بر درد و رنج و فشار زندانیان می افزایند و هنگام حضور آنها زندانیان تحت شکنجه های وحشیانه قرار می گیرند و یا در زیر گرمای شدید و آفتاب سوزناک قرار می گیرند. گویا این افرادی برای دیدن دیوارها به آنجا مراجعه کرده اند تا زندانیان.
آنها از بند 4 که محل تجمع زندانیان سیاسی است بازدید نکردند . بندی که در حال حاضر 7 برابر ضرفیتش زندانی در آن جای داده اند و بعضی از گزارشها حاکی از آن است که زندانیان عادی کهریزک را از مدتها پیش تخلیه و به این زندان منتقل کردند.
همچنین یکی از زندانیان عادی که در بند1 بسر می برد و بنام آقای آموزگار می باشد.سن او بیش از 70 سال می باشد نسبت به شرایط غیرانسانی حاکم بر آنجا اعتراض می نماید که مورد غضب خادم قرار می گیرد. خادم به زندانیان شرور و خطرناک دستور می دهد که اورا مورد ضرب وشتم قرار دهند.جان این زندانی سالخورده و بی دفاع در معرض خطر جدی قرار دارد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به خطر جدی که جان زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی را مورد تهدید میدهد هشدار میدهد.و از کمسیون حقوق بشر و سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات فوری برای نجات جان این زندانی سیاسی است.
5 مرداد 1388 برابر با 27 ژولای 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر