چرا داستان و دروغ پراکنی علیه همایون را شروع کردند / و چرا از هاتبرد قطع شد؟
تصاویری که 22 بهمن توسط گروه ما هستیم (شهرام همایون) پخش شد یادتان رفته؟؟؟؟ که گوشه تصویر نوشتن ما هستیم - ما نان می خواهیم هر 5 شنبه یادتون رفته؟؟؟
شماها کی هستید که می گید ما پرچم شیرو خورشید را نمی خواهیم ؟؟؟ شما ها ایرانی هستید یا دوستدار پرچم خرچنگ - پرچم ملی کهن ایرانی شیرو خورشید هست نه مال همایون نه مال سلطت طلبها و... مال ملت ایران است.
شعار "ما هستیم" بر روی شبکه دو سیمای جمهوری اسلامی ... آیا صدا و سیما برای فریب افکار عمومی دست به اینکار زد؟ برای مقابله با شعار نویسی ماههای اخیر؟ (بقیه عکس ها در قسمت نظرات)
http://donbaleh.com/link/65388
با درود.من یک جوان از داخل ایرانم.متاسفانه شاهد این بودم که کاربران وبسایت بالاترین و وبسایت ایرانیان انگلستان توهین های بسیار زشتی را به آقای شهرام همایون سخنگوی جنبش ملی ما هستیم کردند.آقای شهرام همایون عزیز تا الان حتی ۱ بار هم به شخص میر حسین موسوی توهین نکردند و همیشه بارها و بارها وقتی نام موسوی را می خواستند بیاورند می گویند"آقای میر حسین موسوی".آقای شهرام همایون عزیز بارها گفتند:"با احترام با آقای میر حسین موسوی مخالف هستند".آیا این ایرادی دارد؟آقای شهرام همایون عزیز همیشه از همان روز اول که جنبش سبز بوجود آمد از جنبش سبز مردم ایران با تمام وجود حمایت کردند.در مورد تظاهرات خارج از کشور هم بارها آقای شهرام همایون عزیز گفتند:"پرچم شیروخورشید در کنار رنگ سبز بیاورید".آیا این ایرادی دارد که پرچم ملی ایران یعنی پرچم شیروخورشید در کنار رنگ سبز در در تظاهرات های خارج از کشور باشد؟؟؟آقای شهرام همایون عزیز حتی به "سید علی گدای خامنه" هم مرگ نمی گوید چه برسد به میر حسین موسوی.آقای شهرام همایون از همان روز اول یعنی سال ها پیش با شعار مرگ مخالف بوده است.
من واقعا از کاربران وبسایت بالاترین و ایرانیان انگلستان می پرسم:
پرچم شیروخورشید نشان که توانسته هواداران پادشاهی و هواداران جمهوری و هواداران مجاهدین خلق و.... را در کنار هم جمع کند آیا واقعا باعث نفاق است؟؟؟
پرچم شیروخورشید پرچم ملی ایران است.اگر واقعا این موضوع را نمی دانید بروید در وبسایت گوگل و سرچ کنید " تاریخچه پرچم شیروخورشید"
آقای شهرام همایون بارها و بارها حتی پرچم شیروخورشید را در کنار رنگ سبز در برنامه شان قرار دادند برای اتحاد بیشتر.
***حتی در یکی از تظاهرات ها آقای شهرام همایون خودشان با شال سبز حضور داشتند.
آیا اگر یک کسی یا یک تلویزیونی میاید به مردم می گوید وقتی شما در تظاهرات آمدید بگویید "مرگ بر موسوی" و بینندگان آن تلویزیون هم این شعار را می دهند آیا واقعا این ربطی به آقای شهرام همایون عزیز و تلویزیون کانال یک و جنبش ما هستیم دارد؟
واقعا بی شرمانه است که به "جنبش ما هستیم" توهین کنید.
جنبش ما هستیم همان جنبشی است که برای اولین بار در سراسر ایران توانست مبارزین را با هر عقیده سیاسی و هر باور مذهبی در کنار هم جمع کند با یک شعار واحد"ما هستیم".
جنبش ما هستیم غوغا کرد در ایران.چون توانست در یک روز در یک زمان در چند شهر ایران به طور همزمان تظاهرات اعتراض آمیز برگزار کند.
بچه های جنبش ما هستیم تا الان در سراسر ایران اگر اشتباه نکنم " ۱۰۸ "پرچم شیروخورشید روی پل های اتوبان ها نصب کنند.فیلم هایش هم در یوتوب می توانید ببینید.آیا این کار کوچکی است؟
جنبش ما هستیم توانست در ایران کاری کند که " هوادارا پادشاهی در کنار هوادار جمهوری در کنار هواداران گروه های دیگر" و بهتر بگم "مسلمان در کنار مسیحی در کنار بهایی در کنار یهودی در کنار زرتشتی در کنار اهل حق و در کنار بی دین و در کنار...." با یک شعار واحد در تظاهرات شرکت کنند.
به نظر من جنبش ما هستیم واقعا یک جنبش ملی است چون همانند پرچم شیروخورشید متعلق به تک تک ایرانیان با هر باور مذهبی و هر عقیده سیاسی می باشد.
من از کاربران وبسایت بالاترین و ایرانیان انگلستان که به آقای شهرام همایون فحاشی کردند سوال می کنم:
آیا واقعا به نظر شما چون آقای شهرام همایون می گوید "با احترام به آقای میرحسن موسوی ولی با ایشان مخالفم" یعنی با جنبش سبز مردم ایران مخالف بوده است؟
رهبره جنبش سبز ایران آقای موسوی نیستند خوده مردم ایران هستند.رهبره جنبش سبز ترانه موسوی عزیز و ندا عزیز و سهراب اعرابی عزیز و دیگر مبارزین هستند.رهبره جنبش سبز مردم ایران تک تک مردم ایران هستند.
چرا شما کاربران سایت بالاترین و ایرانیان انگلستان فکر می کنید هر کسی به هر دلیلی با شخص میر حسین موسوی مخالف بود یعنی با جنبش سبز مخالف است.
من خودم از روز اول در خیلی از تظاهرات ها شرکت کردم و همیشه هم شعار من این بوده"نه احمدی نه موسوی لعنت به بیت رهبری" یا "جمهوری اسلامی باید برود" یا"ما هستیم"یا"مرگ بر جمهوری اسلامی و مرگ بر خامنه ای و مرگ بر احمدی نژاد"
کاربران سایت بالاترین و ایرانیان انگلستان من شخصا در انتخابات شرکت نکردم که بخواهم رایمو پس بگیرم من در تظاهرات ها شرکت می کنم که ایرانم را پس بگیرم.
آیا چون من با آقای میر حسین موسوی مخالف هستم می خواهید من را در آینده اعدام کند و بکشید؟
بعد خیلی برایم جالب است که در قسمت نظرات کامنت های بعضی از لینک های سایت بالاترین و ایرانیان انگلستان هر مطلبی که امتیاز زیاد می گیرد و مورد توجه است زود بعضی افراد شروع می کنند به فحاشی های زشت به هواداران پادشاهی و هواداران مجاهدین و جدیدا بخصوص به هواداران جنبش ما هستیم.آیا واقعا این دموکراسی است؟؟؟
آیا واقعا این فحاشی ها درست است؟؟؟
مگه ما نمی گوییم در ایران آزاد همه باید حرفشان را بزنند و همه باید آزادی بیان و آزادی بعد از بیان داشته باشند؟پس چرا اگر کسی در قسمت نظرات سایت بالاترین فقط بگوید که "هوادار پادشاهی پارلمانی یا گروه های دیگر است" زود شروع می شود فحاشی های بسیار بسیار زشت به خود آن فرد و عقیده اش و خانواده اش؟؟؟
چون آقای شهرام همایون عزیز می گویند:
در ایران آزاد همه باید حرفشان را بزنند.هیچ کسی نباید اعدام بشه.همه اقوام ایرانی "کرد لر بلوچ فارس آذری گلیگ مازندرانی و..." با هم برابر و برادر هستند.در انتخاب دین مردم باید آزاد باشند و کسی نباید به دلیل تغیر دین مورد ماخذه قرار بگیرد.
شما کاربران بالاترین و سایت ایرانیان انگلستان با آقای شهرام همایون مخالف هستید و به ایشان فحاشی می کنید؟
واقعا کاشکه آن کسانیکه این فحاشی های زشت را می کردند کمی انصاف داشتند.
بارها و بارها تلویزیون کانال یک در ماهواره هاتبرد مورد حملات پارازیت شدید از سوی رژیم کثیف جمهوری اسلامی قرار گرفت.آیا بهش اصلا فکر کردید چرا این اتفاق افتاده است؟
چرا صدای آمریکا را با پارازیت حذف نکردند؟؟؟؟چرا بی بی سی پرشین را حذف نکردند؟؟؟؟چرا تلویزیون های دیگر را حذف نکردند؟؟؟؟
چرا انقدر پارازیت روی فرکانس کانال یک فرستادند تا کمپانی ماهواره مجبور شود این تلویزیون را از روی ایر بردارد؟؟؟؟
امیدوارم به سوالات من جواب دهید.
واقعا شما شعار های " ما هستیم" را روی دیوار های شهرتان ندیدید؟
ما می گوییم "ما هستیم آزادی" آیا شما مشکلی دارید؟
ما می گوییم"ما هستیم تا خلیج همیشه پارس است" آیا شما مشکلی دارید؟
ما می گوییم " ما هستیم تا ایران هست"آیا شما مشکلی دارید؟
ما می گوییم "ما هستیم چون جمهوری کثیف اسلامی باید برود" آیا شما مشکلی دارید؟
ما می گوییم" ما هستیم چون زندانی سیاسی آزاد باید گردد" آیا شما مشکلی دارید؟
ما می گوییم" ما هستیم چون فقر و اعتیاد باید در ایرانمان ریشه کن بشه"آیا شما مشکلی دارید؟
ما می گوییم" ما هستیم چون سرکوبگران باید سزای اعمالشان را ببینند و تک تک شان باید دادگاهی شوند"آیا شما مشکلی دارید؟
ما گوییم " ما هستیم چون حقه زن و مرد باید با هم برابر باشد" آیا شما مشکلی دارید؟
ما می گوییم" ما هستیم چون ایران آزاد باید شود و دین باید از سیاست جدا باشد"آیا شما مشکلی دارید؟
ما می گوییم"ما هستیم چون وقتی ایران آزاد شد باید یک رفراندوم برگزار شود و مردم خودشان بگویند که چه نوع حکومتی می خواهند"آیا شما مشکلی دارید؟
من از تک تک شما که در قسمت نظرات سایت بالاترین و ایرانیان انگلستان به بچه های جنبش ما هستیم و آقای شهرام همایون توهین کردید می پرسم.برای تامین هزینه ایرتایم ماهواره آیا ایرادی دارد آقای شهرام همایون پرچم شیروخورشید بفروشد؟
نکته جالب برای من این است چرا شما ناراحت هستید؟؟؟شما که حتی ۱دلار هم به تلویزیون کانال یک کمک نکردید.
آقای شهرام همایون نازنین دوست دارد پرچم شیروخورشید برای تامین هزینه های تلویزیون کانال یک بفروشد و هموطنان عزیزمان هم دوست دارند بخرند.این وسط چرا شما ها ناراحت هستید؟؟؟
واقعا چرا انقدر از پرچم شیروخورشید وحشت دارید و می ترسید؟؟؟؟
من شخصا به عنوان یک ایرانی دوست ندارم یک واژه عربی"کلمه الله" روی پرچم کشورم باشد.
من دوست دارم نشانی که کلی قدمت تاریخی دارد"نشان شیروخورشید" روی پرچمم باشد.
پرچم شیروخورشید به راستی نشان ملی مردم آزادیخواه ایران است.
آیا شما ها که فقط بلد هستید فحاشی و توهین کنید از تظاهرات هایی که جنبش ما هستیم در سراسر ایران برگزار کرده است خبری دارید؟؟؟
آیا به نظر شما ایرادی دارد هموطنان خارج از کشور با پرچم شیروخورشید و با رنگ سبز در تظاهرات شرکت کنند؟؟؟
***آقای شهرام همایون بارها و بارها گفتند فقط یک ژورنالیست هستند و فقط سخنگوی جنبش ما هستیم هستند.آیا واقعا خجالت نمی کشید که این همه توهین به ایشون می کنید؟
من شخصا به آقای شهرام همایون عزیز به عنوان یک ایرانی مبارز و وطن پرست و یک ژورنالیست افتخار می کنم.
من شخصا خودم با میر حسین موسوی صد در صد مخالفم چون آقای میر حسین موسوی می گوید"جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر" ولی به نظر من جمهوری کثیف اسلامی باید برود.
امیدوارم واقعا به رفتارتان فکر کنید
امیدوارم در کامنت هایتان با فحاشی به خودم و خانواده ام جواب من را ندهید
با سپاس
یکی از هواداران جنبش ما هستیم از داخل ایران
ما هستیم
ما هستیم می جنگیم میمیریم ایرانمون رو پس می گیریم
ما همه با هم هستیم
امروز فقط اتحاد
زنده باد آزادی
زنده باد دموکراسی
زنده باد جنبش سبز مردم ایران
جمهوری اسلامی نابود باید گردد
من در ایران آزاد به عنوان یک ایرانی به پادشاهی پارلمانی(شاهزاده رضا پهلوی)رای می دهم
شهرام همایون
نوشته: حسن داعی
روز شنبه 25 جولای، هزاران نفر در دهها شهر جهان برای همدردی با مردم ایران گرد هم آمدند. اما آنچه در آمریکا گذشت و تلاشی که از سوی لابی رژیم ملایان برای کنترل و هدایت این جنبش انجام گرفت، یکی از برگ های سیاه مبارزات ایرانیان در خارج از کشور است. در آغاز از خوانندگان درخواست میکنم که به این ویدئوی کوتاه نگاه کنید. 1 بابک طالبی، یکی از بنیانگذاران شورای نایاک، در حال رهبری تظاهرات واشنگتن است. نایاک، لابی رژیم ایران در آمریکاست.2 در این ویدئو، مشاهده میکنید که طالبی برای اخراج هموطنانی که با پرچم ایران حضور یافته اند دست به دامان پلیس می شود.
تریتا پارسی، رئیس نایاک نیز در تظاهرات حضور دارد.این حادثه شرم آور یک نمونه مجزا و منحصر بفرد نیست. در لس آنجلس، علیرغم آنکه دهها هزار ایرانی مخالف حکومت و مخالف همین لابی زندگی میکنند، تظاهراتی در صحن دانشگاه انجام گرفت که گرداننده آن مازیار جبرانی بود. وی عضو هیئت مشاوران نایاک می باشد. صدالبته، اکثر شرکت کنندگان در این تظاهرات، هیچ شناختی از نایاک و رابطه جبرانی با آن نداشتند. در سانفراسیسکو نیز دوستان تریتا پارسی که در کمیته برگزاری تظاهرات حضور داشتند، تلاش زیادی کردند که وی جزو سخنرانان این گردهم آئی باشد. این امر با مخالفت دیگران روبرو شد و امکان پذیر نگردید.
به اینهمه، بایستی حضور مکرر خود تریتا پارسی در برنامه های مختلف رادیوئی و تلویزیونی شبکه های مهم آمریکا را اضافه نمود.سازماندهی اکثر تظاهرات در آمریکا و برخی از کشورهای اروپا در اختیار گروهی بنام "اتحاد برای ایران" بود که مسئول اصلی آن هادی قائمی است.3 هادی قائمی خودش نیز یکی از اعضای هیئت مدیره شورای نایاک (به رهبری تریتا پارسی) بوده است. قائمی مدتی نیز برای سازمان "دیدبان حقوق بشر" کار میکرد. یکی از گردانندگان مهم این سازمان حقوق بشری، گری سیک بوده که از طرفداران کارکشته و پر و پا قرص نزدیکی به ملایان میباشد.4هادی قائمی در کادر برنامه های نایاک در سال 2004 به ایران رفت و با سازمان نیمه دولتی"همیاران" به همکاری پرداخت. همیاران که در ظاهر یک سازمان غیر دولتی است، توسط حسین ملک افضلی که بیش از 15 سال (منجمله در دوران احمدی نژاد) معاون وزیر و عضو کابینه دولت ملایان بود تأسیس شد. همکاری نایاک با همیاران به پیشنهاد و تصویب وزارت خارجه رژیم انجام گرفت. از سال 2002 تا 2006،نایاک مجموعا صدها هزار دلار از بودجه های کنگره آمریکا را دریافت نمود که عمدتا برای همکاری با سازمان همیاران در ایران منظور شده بود.5باید از قائمی پرسید که چگونه می توان در یک زمان، هم با سازمانی که ساخته و پرداخته دولت ایران است همکاری کرد و هم در مورد نقض حقوق بشر در ایران نیز گزارشی بیطرفانه و منصفانه منتشر نمود. از گذشته پر بار هادی قائمی میگذریم و به امروز میرسیم. وی، رئیس و گرداننده اصلی سازمان "کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران" است که در پایان سال 2007 براه افتاد. این سازمان در کمتر از یکسال نردبان ترقی را بالا رفت و به جایگاه امروزی خود یعنی یکی از گردانندگان تظاهرات در آمریکا رسید.6تأسیس کننده اصلی این سازمان حقوق بشری یک بنیاد هلندی بنام Foundation for Human Security in the Middle East میباشد که مسئول آن فرح کریمی است.7 فرح کریمی که ساکن هلند است، یکی از بنیانگذاران رادیو زمانه میباشد که با بودجه هلند بکار خود ادامه میدهد.8 کنترل جنبش در خارج از کشور ومحدود کردن آن در چهارچوب نظامهدف اصلی لابی رژیم کنترل جنبش در خارج از کشور و رهبری آن بگونه ای است که نه تنها هم سطح یا جلوتراز جنبش داخل کشور نباشد، بلکه با پائین آوردن سقف مطالبات، ترمزی برای جنبش گردد. در این نوشته کوتاه، با هم به بررسی اظهارات تریتا پارسی و دوستان وی می پردازیم تا با بخشی ازاین هدفها آشنا شویم. در گزارشات مفصل بعدی، این اهداف را بطور گسترده تر مورد بررسی قرار میدهیم.اولین هدف لابی رژیم، جا انداختن این دروغ است که مردم ایران خواهان تغییر رژیم نیستند و این حکومت بی ثبات و متزلزل نیست و از همین رو، بایستی کماکان سیاست مماشات و زد وبند با آخوندها را ادامه داد. بعنوان مثال، در گزارشی که چند ماه پیش توسط تریتا پارسی، هادی قائمی، گری سیک و عده ای از کار کشته گان سیاست مماشات با آخوندها برای اوباما نوشته شد، اولین مسئله ای که مورد اشاره قرار گرفت همین با ثباتی کل نظام بود:9" سوال: آیا رژیم ایران شکننده است و شرائط برای تغییر رژیم فراهم است؟پاسخ: در واقع می توان گفت که در ایران، هیچ حمایت جدی برای تغییرات خارج از قانون اساسی وجود ندارد. درست است که مردم ناراضی اند اما همین مردم بخوبی به یاد دارند که پس از انقلاب چه اوضاعی در ایران بود، یعنی بی قانونی، اعدام های دست جمعی و مهاجرت صدها هزار نفر و جنگ با عراق. مردم نتایج سیاست های آمریکا برای تغییر رژیم در عراق و افغانستان را دیده اند و اصلا دلشان نمی خواهد که این بلا بر سرشان بیاید."در همین رابطه، فرانسيس فوکوياما که استاد تریتا پارسی، مرشد و حامی وی در واشنگتن است به صحنه آمده و چند روز پیش در مقاله ایکه در وال استریت ژورنال نوشت تأیید میکند که مردم ایران نه خواهان تغییر رژیم اند و نه خواهان تغییر قانون اساسی:10 " مسلما ترجيح براين است که يک قانون اساسی براساس مدل دمکراسی غربی در ايران حاکم شود که در آن آزادی مذهبی ، دولتی سکولار و حق حاکميت مردم و نه حکومت خدا و دين ، به رسميت شناخته شود. اما براساس تمام شواهدی که وجود دارد چين تحولی در قانون اساسی ايران فعلا هدف معترضان نيست. اصلاح طلبان و ميرحسين موسوی طرفدار ادامه نظام جمهوری اسلامی هستند و خواست اصلی آنها تقويت عناصر دمکرايتک و جلوگيری از دخالت نهادهای انتصابی مثل شورای نگهبان و يا مراکز قدرت نظامی در روند انتخابات و احترام به مبانی قانونی است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران که در اولين سال های انقلاب تصویب شده، ظرفيت های لازم برای تبديل شدن به راهنمايی جهت استقرار حاکميت قانون و موازين دمکراتيک را داراست."جلوگیری از حمایت آمریکا از جنبش مردم ایرانهدف دیگر لابی رژیم، جلوگیری از حمایت آمریکا از جنبش مردمی در ایران است. بهمین منظور، سعی میکند که موضعگیری آمریکا در حد محکوم کردن خشونت ها باقی بماند و در مورد مسئله اصلی، یعنی جنگ این رژیم قرون وسطائی با مردم ایران موضعی نگیرد. تریتا پارسی و دوستان وی سعی میکنند تا جنبش داخل کشور را به یک "دعوای" انتخاباتی تقلیل دهند و از اوباما میخواهند که جانب هیچکدام از طرفین "دعوا" را نگیرد. "پارسی" در مقاله ایکه نوشته میگوید:11"محکوم کردن خشونت ها (از طرف اوباما) با حمایت از یکی از طرفهای این دعوای انتخاباتی فرق میکند. مردم ایران به اعضای نایاک گفته اند که مایل به این نیستند که آمریکا خودش را درگیر این نزاع کند. مردم میخواهند که آمریکا استفاده از خشونت توسط دولت را محکوم نماید."همانطور که ملاحظه میفرمائید، گویا آنچه در ایران اتفاق افتاده فقط یک نزاع انتخاباتی است که خود طرفهای دعوا تکلیف آنرا مشخص میکنند و احتیاجی به دخالت آمریکا یا دیگر دولت های جهان نیست. با نگاهی به یکی دیگر از موضعگیریهای نایاک میتوان منظور آنان را بخوبی باز شناخت. چند روز پس از آغاز قیام در ایران، عده ای از مهمترین نمایندگان کنگره، قطعنامه ای ارائه کردند که وحشیگری رژیم را محکوم کرده و به روشن ترین شکل به دفاع از حقوق مردم ایران بر میخاست. یکی از مسئولان نایاک با اظهار تأسف می نویسد: "این قطعنامه احتمالا با اکثریت قاطع به تصویب میرسد که متاسفانه در نقطه مقابل سیاست های کاخ سفید قرار میگرد. تاکنون، پرزیدنت اوباما خیلی احتیاط میکرد که در این دعوای انتخاباتی جانب هیچیک از طرفین دعوا را نگیرد." 11 همانطور که ملاحظه میشود، هدف لابی رژیم این است که سمپاتی و همدردی مقامات آمریکا در حد اظهار نظر محدود بماند و به هیچ نتیجه عملی منجر نگردد. یکی از شگردهای تبلیغاتی که همیشه مورد استفاده دوستان رژیم قرار میگیرد این است که اگر ایالات متحده از فرد یا جریانی در ایران حمایت کند به دولت بهانه ای برای سرکوب آنان میدهد. این استدلال به چند دلیل بی پایه و پوشالی است. اولا نمی توان بدلیل عکس العمل یک رژیم سفاک از حمایت از مردم سر باز زد. ثانیا مگر اتفاقات همین یک ماه نشان نداد که علیرغم مثلا بیطرفی اوباما، از همان روز اول، رژیم هر که را دستگیر کرد عامل آمریکا و انگلیس معرفی نمود؟ کار بجائی رسید که حسین شریعمتداری حتی رحیم مشائی یعنی معاون احمدی نژاد را نیز عامل آمریکا معرفی کرد.مهمتر از همه، اگر اسامی کسانی که این استدلال را در آمریکا همیشه تکرار میکنند روی یک کاغذ بنویسیم و فعالیت آنان در رابطه با رژیم آخوندی را نیز جلوی نام آنها بگذاریم، آنوقت بسادگی متوجه خواهیم شد که اصولا این استدلال توسط کسانی تبلیغ میشود که اتفاقا طرفدار سرسخت نزدیکی به ملایان اند و نگرانی اصلی این افراد این است که مبادا زد و بند های آشکار و پنهان با حکومت ایران متوقف گردد.معرفی اپوزیسیون تبعیدی و حمایت عملی آمریکا بعنوان دو تهدید اصلی جنبشیکی دیگر از راهکارهای تریتا پارسی و دوستان وی برای جلوگیری از حمایت آمریکا از جنبش مردم، همان داستان شناخته شده ای است که طی چهار سال گذشته به اجرا در آمده است. در این مدت، لابی رژیم با کمک گیری از گروههای ضد جنگ آمریکائی موفق شد تا تحت شعار جلوگیری از جنگ و با تمرکز حمله خود روی جرج بوش و سیاست های بظاهر خصمانه وی، افکار عمومی را نسبت به خطر احمدی نژاد و خامنه ای فریب دهد و با جلوگیری از اتخاذ سیاست های جدی بین المللی در مقابل رژیم موفق گردید که هم برای برنامه اتمی ملایان 4 سال وقت بخرد و هم به دست اندازی این حکومت در کشورهای منطقه کمک کند.اکنون، همان سناریو به کارگردانی تریتا پارسی و همان بازیگران ظاهرا صلح طلب با هدف عقیم کردن جنبش مردم ایران بار دیگر تکرار میشود. این بار گویا خطر اصلی که جنبش را تهدید میکند، اپوزیسیون تبعیدی و حامیان نئوکان آن در آمریکا است. به چند نمونه نگاه کنیم. حدود یکماه پیش، تریتا پارسی و همپالکی وی بنام رضا اصلان، با خوش خیالی، مقاله ای در نشریه فارین پالیسی نوشتند و خبر مرگ زود هنگام جنبش را به اطلاع مردم و مقامات آمریکا رساندند. به بخش های کوچکی ازاین مقاله نگاه میکنیم که بخوبی گویای اهداف مرحله ای لابی رژیم در آمریکاست. در این مقاله که عنوان آن "پایان آغاز" است، پارسی و اصلان روی سه نکته تأکید میکنند: مردم خواهان تغییر رژیم نیستند، جنبش داخل کشور رو به افول است و خطر واقعی که در کمین نشسته، مصادره جنبش توسط گروههای اپوزیسیون خارج از کشور است که اهدافشان با اهداف مردم در داخل کشور متفاوت است:13" قیام مردم ایران که پس ازانتخابات شروع شد، احتمالا در حال مرگ زودرس میباشد. دولت احمدی نژاد موفق شد تا یک حرکت مردمی گسترده را به اعتراضات پراکنده کوچک در اینطرف و آنطرف تبدیل کند. آنچه از این حرکت مردمی بجای مانده چیزی بدون رهبری و بدون سازماندهی است که خطر دزدیدن آن توسط گروههای خارج از کشوری نیز وجود دارد.در واقع، تظاهراتی که درایران پس از انتخابات به وقوع پیوست یک قیام دانشجویان و روشنفکران و یا قیام عناصر ضد رژیم از شمال شهر تهران نبوده است. در عوض، مردمیکه که به خیابانها ریختند بیشتر شامل کسانی بود که به رژیم وفادار بوده و منفعت شان نیز در این است که این رژیم پایدار بر سر جای خود باقی بماند.... گروههای اپوزیسیون خارج از کشوری که اهداف سیاسی شان با تظاهرکنندگان داخل کشور متفاوت است سعی میکنند تا خلا موجود در رهبری جنبش را پر کنند. (بسیاری از این گروهها از مردم خواسته بودند که در انتخابات شرکت نکنند) این فرصت طلبی باعث خشم اپوزیسیون در داخل کشور شده و این حرکت را سرقت جنبش میدانند." بقیه مقاله نیز به خطر سرقت جنبش توسط گروههای خارج از کشوری و حمایت نئوکان های آمریکا از آنها اختصاص یافته است. درحالیکه مدتهاست اوباما به کاخ سفید رفته، لابی رژیم هنوز روضه ضد نئوکان خود را ادامه میدهد. حمید دباشی یکی از گردانندگان اصلی اعتصاب غذا در نیویورک، در مصاحبه با بی بی سی نگرانی اصلی خود یعنی دزدیده شدن جنبش و حمایت آمریکا از این دزدان را بیان میکند:14"سوال: به اعتقاد شما اقدامات مهم بعدی که معترضین ایرانی لازم است در دستور کارشان قرار بدهند چیست؟ "تظاهرات داخلی و خارجی، تظاهرات خیابانی، نوشتن مقالات، باز کردن حوزه عمومی برای بحث آزاد و سازنده، بخصوص در خارج از ایران. ندادن فرصت به برخی فرصت طلبان که این آب را گل آلود فرض می کنند و می خواهند از آن ماهی بگیرند. این آب، گل آلود نیست. این آب، زلال و زیبا و شفاف وحیات بخش است. برای کسانی که در خارج از ایران هستند، وظایف خطیری است هست مثل:رسوایی سازمانهایی که از دولت آمریکا پول می گیرند که ظاهرا دموکراسی و حقوق بشر را در ایران ترویج دهند و در واقع، بدترین دشمنان حقوق بشر و دموکراسی در ایران هستند. همچنین ممانعت از تحریم اقتصادی ایران، چرا که ضررش مستقیما متوجه مردم ایران می شود. علاوه بر اینها، تلاش گسترده برای ممانعت از حمله نظامی به ایران که اولین قربانی اش این نهضت سبز است. خطر حمله نظامی اسراییل یا آمریکا به ایران، خطری جدی است و چنین حمله ای، مساوی سرکوب نهضت سبز و قتل و کشتار آزادی خواهان ایران است." همانطور که مشاهده میشود، نگرانی اصلی این افراد بیشتر سیاست های آمریکاست. این نگرانی را میتوان به روشنی در اعلامیه ای مشاهده نمود که سه تن از صلح طلبان آمریکائی در حمایت از اعتصاب غذای نیویورک نوشته اند. راس میر حکیمی (گرداننده اصلی تظاهرات سانفرانسیسکو) شان پن (هنرپیشه) و ریس الریک (نویسنده و روزنامه نگار چپ) در نامه ایکه نوشته اند، ضمن آنکه مخاطبین ایرانی خویش را نادان تصور کرده اند، بصورتی باورنکردنی همان مطالب بی پایه ای را تکرار میکنند که ساخته و پرداخته لابی رژیم ایران است. با خواندن بخش کوچکی از نوشته این سه نفر متوجه میشویم که نگرانی اصلی این افراد نه جنبش دموکراسی در ایران، بلکه "نیات شوم آمریکا" و "نقشه های امپریالیستی" کاخ سفید است:15"در سفری که در سال ۲۰۰۵ به ایران داشتیم ما (شان پن و ریس ارلیک) با بسیاری از ایرانیان کوچه و بازار مصاحبه کردیم. مردم با ما بسیار مهربان بودند اما مخالفت شدیدی با سیاستهای آمریکا بر علیه کشورشان داشتند. ما از مراسم نماز جمعه که در آن ده هزار نفر شعار "مرگ بر آمریکا" سر میدادند دیدار کردیم. بعد از نماز همان شعارگویان ما را برای نهار به خانههایشان دعوت کردند. این تضاد تا امروز که این کشور درگیر مهمترین تحول (و قیام) اجتماعی از زمان انقلاب ۱۹۷۹ است ادامه دارد. ایرانیها بر علیه سیستمی استبدادی برخاستهاند اما حاضر به دخالت دولت آمریکا نیستند."جلوگیری از حمایت عملی آمریکا از جنبش مردم ایرانشان پن و الریک، پس از این روضه ضد آمریکائی، به نکته اصلی پیام خود میرسند که گویا مردم ایران هیچ احتیاجی به کمک هیچ کس ندارند و باید در مقابل گرگ های آخوندی تنها بمانند:"پرزیدنت اوباما در برابر تصمیمات بسیار دشواری قرار دارد. او اگر با شدت بسیار بر علیه احمدی نژاد سخن گوید، متهم به دخالت در امور داخلی ایران میشود و اگر به اندازهی کافی اعتراض نکند، دست راستیهای آمریکائی او را متهم میکنند که در برابر احمدی نژاد کوتاه آمده است. واقعیت این است که آمریکا توانائی اندکی دارد که بتواند بر جنبش خودبرانگیخته و عظیمی که برای تغییر به راه افتاده تاثیر گذار باشد. و نباید هم (تاثیرگذار) باشد. در سال ۱۹۵۳ سازمان سیا دولت محمد مصدق را که به صورتی دمکراتیک به روی کار آمده بود سرنگون ساخت و شاه دیکتاتور را به قدرت بازگرداند. دولت بوش تلاش کرد که با در اختیار گذاشتن بودجه و مسلح کردن گروههای مخالف دولت تهران در میان اقلیتهای قومی، این دولت را سرنگون سازد.دولت آمریکا چه از نظر اخلاقی (انسانی) و چه از نظر سیاسی هیچ حقی ندارد که به ایرانیان بگوید چه باید بکنند. ایرانیها خود کاملاً قابلیت تصمیم گیری برای خود را دارند."آیا مردم ایران نگران امر و نهی آمریکا به خود هستند یا برعکس، انتظار دارند که هم آمریکا و هم دیگر دولت های جهان آزاد یکپارچه به حمایت از جنبش دموکراسی خواهی شان برخیزند؟ آیا تا کنون در هیچ کجای دنیا شنیده اید که تبعیدیان و مردم مترقی این کشورها از دولت های خارجی بخواهند که به یک ملت تحت ستم کمک نکنند؟ این نیز از معجزات آخوندی است. به همین ترتیب، حمید دباشی در مصاحبه خود هنگام اعتصاب غذا در نیویورک گفت: "ما به نمایندگی از طرف همه ایرانیان خارج از کشور در اینجا هستیم... مردم ایران از اوباما هیچ توقعی ندارند جز اینکه فقط ناظر این حرکت باشه. حرکت جنبش مدنی ایران به هیچ پولی احتیاج نداره، به هیچ دولتی احتیاج نداره."16معلوم نیست که کدام دسته از مردم به اطلاع حمید دباشی رسانده اند که مردم ایران به حمایت دولت های آزاد جهان احتیاجی ندارند؟ چه کسی به ایشان مأموریت داده تا از اوباما بخواهد که فقط نقش ناظر را بازی کند؟ این همان داستانی است که خود رژیم طی چهار سال گذشته با خرج میلیونها دلار جا انداخت. همان دروغی است که لیلا زند (برگزار کننده تورهای زیارتی به ایران برای صلح طلبان طرفدار رژیم) در یکی از تظاهرات ضد جنگ در آمریکا فریاد کشید:17« هم سنگران من در ایران میخواهند که همه در آمریکا صدایشان را بشنوند. آنها میگویند که ما باندازه کافی باهوش هستیم و میتوانیم تصمیم بگیریم. آنان فریاد میکشند، با صدای بلند و صریح میگویند که لطفا آینده ما و رویای ما را ویران نکیند. آنان فریاد میزنند: لطفا ما را حمایت نکنید.»البته دوستان لیلا زند یعنی لابی ملایان، سالهاست با خرج صدها و میلیونها دلار، در دالان های کنگره و سنا و کاخ سفید بدنبال این است که آمریکا هرچه بیشتر به رژیم آخوندی امتیاز بدهد و به گفته تریتا پارسی، خاورمیانه را نیز با ملایان تقسیم کند. ظاهرا، از نظر لابی رژیم، نرمش آمریکا در مقابل رژیم حاکم بر کشورمان و افزایش بسته های تشویقی به ملایان امری است پسندیده اما حمایت آمریکا از مردم ایران امری است مذموم که بایستی اکیدا از آن پرهیز شود.برخورداری از حمایت های مالی بنیادهای ریز و درشت چه در آمریکا و اروپا و همچنین بهره گیری از حمایت های سیاسی در آمریکا اگر برای اصلاح طلبان حکومتی باشد، امری است حلال اما اگر همین دولت ها و بنیادها بطور جدی به حمایت از جنبش مردم ایران برای آزادی برخیزند، حرام است و ناپسندیده. پایان بخش اولیادداشت ها:1. ویدئیوی تظاهرات واشنگتن http://www.youtube.com/watch?v=och26QdEEF8&feature=channel_page2. برای مطالعه در مورد شبکه لابی رژیم ایران در آمریکا به سایت http://www.iranianlobby.com/ بروید. مقاله اصلی در اینمورد را با کلیک روی این لینک مشاهده فرمائید http://www.iranianlobby.com/page1.php?id=7 3. اتحاد برای ایران http://united4iran.org/about4. گری سیک از اعضای مدیریت دیدبان حقوق بشر http://www.sipa.columbia.edu/academics/directory/ggs2-fac.html5. برای شناخت بیشتر از این موضوع، مقاله انگلیسی من را مطالعه فرمائید: http://english.iranianlobby.com/page1.php?id=16&bakhsh=ARTICLES 6. کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران http://persian.iranhumanrights.org7. http://www.bridgingthegulf.org/menu-main/bridgingthegulf/boardmembers/8. فرح کریمی و رادیو زمانه http://en.wikipedia.org/wiki/Radio_Zamaneh موسسه Press Now و رادیو زمانه http://www.comminit.com/en/node/133950/2754 9. پروژه سیاست خارجی آمریکا http://americanforeignpolicy.org/files/experts_statement_on_iran.pdf 10. مقاله فرانسیس فوکویاما http://www.radiofarda.com/content/f3_fukuyama_Iran/1788032.html 11. http://www.niacouncil.org/index.php?option=com_content&task=view&id=1454&Itemid=212. http://niacblog.wordpress.com/2009/06/18/post-election-iran-as-it-develops/ " 13. مقاله تریتا پارسی و رضا اصلان http://www.foreignpolicy.com/articles/2009/06/26/the_end_of_the_beginning14. مصاحبه حمید دباشی، سایت بی بی سی http://www.mizanpress.com/index.php?option=com_content&view=article&id=3023:2009-07-19-06-35-18&catid=6:2009-04-01-10-24-33&Itemid=6615. نامه حمایت سه تن از صلح طلبان از اعتصاب غذای نیویورک http://news.iran-emrooz.net/index.php?/news1/18858/16. مصاحبه تلویزیونی حمید دباشی با بی بی سی http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/07/090722_ir88_hunger_strike_ny.shtml 17. نوشته ای از لیلا زند http://forpeace.net/blog/leila-zand/oct-27-speech-enough http://www.iranianlobby.com/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر